مناظره سروش و بازرگان
تحلیل و نتیجه گیری
سروش در کل براساس شنیده هایش از روایات و تاریخ که پیامبر در غار حرا میرفته و در آنجا نماز و روزه ومیگرفته و بعد گفته اینها خوب است و در هنگام وحی حالتی غیر عادی داشته و تب میکرده و عرق میریخته و بیهوش میشده و در حالت رویا چیزهایی را که می دیده بیان میکرده و پرداختن به شان نزول و اسباب نزول نتیجه گرفت که تمام قران تصورات پیامبر است و احکام ان توسط پیامبر نوشته شده وپیامبر یقین داشت که تمام کارهاش مورد تصویب و تصدیق خداوند است و تضادها و تناقضاتی و پارادوکس هایی که در قران به تصور سروش وجود دارد مانند جبر و اختیار در قرآن و روییدن درخت زقوم در وسط آتش جهنم را بعنوان تناقضات قران مطرح کرد و نتیجه اینکه خداوند در نزول قرآن دخالتی ندارد البته باید دید اساسآ آقای سروس اعتقادی به خدا دارد که چنین موذیانه قرآن را بر خلاف کلام قران به محمد نسبت میدهد
البته فرمایشات جناب سروش فاقد استدلال قران است
در مقابل بازرگان بدلیل نداشتن تحلیل روشن از رویا در قرآن در دام سروش افتاد و شیوه ای منفعلانه در پیش گرفت زیرا شلیک سروش در بکار گیری کلمه ی رویا و عدم تبیین صحیح آن بازرگان را دچار نوعی سر در گمی و گیجی ساخت
هیچکدام از طرفین نتوانستند ماهیت وحی را توضیح دهد که یک نوع وسیله ی ارتباط در عالم هستی است که بزودی مقاله ی مفصلی در باره ی آن منتشر میکنم
و اینکه خدا با هیچ پیامبری در خواب سخن نگفته داستان غار حرا و تب و لرز پیامبر هنگام وحی از افسانه های پیشینیان است که ماهیت قرآنی ندارد و به گفته ی قران پیامبر رسول وحی را در افق آشکاری دید و بر غیب و ناپیدا در گمان و توهم و خواب نبود ضمن آنکه رویا از ریشه ی رای به معنی خواب نیست و دیدن است >> کذالک نری ابراهیم = بدانسان به ابراهیم نشان دادیم و نوم و منام به معنی خواب است که در لینک زیر توضیح داده ام http://soalatequrani.blogspot.com/2013/11/blog-post_2028.html
بر خلاف گفته ی آقای سروش که از نداشتن دانش کافی از قرآن نشآت میگیرد در هیچ آیه ای از قرآن نگفته درخت زقوم در وسط جهنم میروید در سه جا از زقوم نام برده شده واقعه 52 صافات 62 دخان 43
جبر و اختیار فلاسفه و پارامترهای آن در ذهن آقای سروش اساسآ فرضیات ساختگی است و ما در هستی در همه حال در مقابل قوانین خدا مجبور هستیم فقط در انتخاب راه هدایت و ضلالت میتوانیم انتخاب کنیم مقاله ای نوشته ام که علاقمندان در لینک زیر می توانند دنبال کنند
http://quranmoslems.blogspot.com/2010/01/blog-post_9593.html
در پایان بسیار علاقمند هستم تا تناقضات و پارادوکسهای ادعایی آقای سروش را بدانم زیرا بعنوان یک قرآن پژوه که سالهاست در قران تحقیق و تدبر نموده ام این سخنان را بی اساس میدانم
تحلیل و نتیجه گیری
سروش در کل براساس شنیده هایش از روایات و تاریخ که پیامبر در غار حرا میرفته و در آنجا نماز و روزه ومیگرفته و بعد گفته اینها خوب است و در هنگام وحی حالتی غیر عادی داشته و تب میکرده و عرق میریخته و بیهوش میشده و در حالت رویا چیزهایی را که می دیده بیان میکرده و پرداختن به شان نزول و اسباب نزول نتیجه گرفت که تمام قران تصورات پیامبر است و احکام ان توسط پیامبر نوشته شده وپیامبر یقین داشت که تمام کارهاش مورد تصویب و تصدیق خداوند است و تضادها و تناقضاتی و پارادوکس هایی که در قران به تصور سروش وجود دارد مانند جبر و اختیار در قرآن و روییدن درخت زقوم در وسط آتش جهنم را بعنوان تناقضات قران مطرح کرد و نتیجه اینکه خداوند در نزول قرآن دخالتی ندارد البته باید دید اساسآ آقای سروس اعتقادی به خدا دارد که چنین موذیانه قرآن را بر خلاف کلام قران به محمد نسبت میدهد
البته فرمایشات جناب سروش فاقد استدلال قران است
در مقابل بازرگان بدلیل نداشتن تحلیل روشن از رویا در قرآن در دام سروش افتاد و شیوه ای منفعلانه در پیش گرفت زیرا شلیک سروش در بکار گیری کلمه ی رویا و عدم تبیین صحیح آن بازرگان را دچار نوعی سر در گمی و گیجی ساخت
هیچکدام از طرفین نتوانستند ماهیت وحی را توضیح دهد که یک نوع وسیله ی ارتباط در عالم هستی است که بزودی مقاله ی مفصلی در باره ی آن منتشر میکنم
و اینکه خدا با هیچ پیامبری در خواب سخن نگفته داستان غار حرا و تب و لرز پیامبر هنگام وحی از افسانه های پیشینیان است که ماهیت قرآنی ندارد و به گفته ی قران پیامبر رسول وحی را در افق آشکاری دید و بر غیب و ناپیدا در گمان و توهم و خواب نبود ضمن آنکه رویا از ریشه ی رای به معنی خواب نیست و دیدن است >> کذالک نری ابراهیم = بدانسان به ابراهیم نشان دادیم و نوم و منام به معنی خواب است که در لینک زیر توضیح داده ام http://soalatequrani.blogspot.com/2013/11/blog-post_2028.html
بر خلاف گفته ی آقای سروش که از نداشتن دانش کافی از قرآن نشآت میگیرد در هیچ آیه ای از قرآن نگفته درخت زقوم در وسط جهنم میروید در سه جا از زقوم نام برده شده واقعه 52 صافات 62 دخان 43
جبر و اختیار فلاسفه و پارامترهای آن در ذهن آقای سروش اساسآ فرضیات ساختگی است و ما در هستی در همه حال در مقابل قوانین خدا مجبور هستیم فقط در انتخاب راه هدایت و ضلالت میتوانیم انتخاب کنیم مقاله ای نوشته ام که علاقمندان در لینک زیر می توانند دنبال کنند
http://quranmoslems.blogspot.com/2010/01/blog-post_9593.html
در پایان بسیار علاقمند هستم تا تناقضات و پارادوکسهای ادعایی آقای سروش را بدانم زیرا بعنوان یک قرآن پژوه که سالهاست در قران تحقیق و تدبر نموده ام این سخنان را بی اساس میدانم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر