عصمت پیامبر اسلام (ص) در قرآن!
متاسفانه برخی مسلمانان قائل به عصمت تمام و کمال پیامبر اسلام نیستند و
گاهی هم استناد غلط به برخی آیات قرآن می کنند. مانند آیات ذیل :
وَإِن كَادُوا لَيَفْتِنُونَكَ عَنِ الَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ
لِتَفْتَرِيَ عَلَيْنَا غَيْرَهُ ۖ وَإِذًا لَّاتَّخَذُوكَ خَلِيلًا
وَلَوْلَا أَن ثَبَّتْنَاكَ لَقَدْ كِدتَّ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئًا
قَلِيلًا
الاسراء - 73 الی 74
برخی از این آیات اینگونه
فهمیده اند که گویا در پیامبر ضعف و لغزشی پدید آمده بود و داشت خطائی می
کرد و یا حتی خطائی هم کرد ولی خدا مانع شد و آن را اصلاح کرد!!
اما این آیات نمی گویند که پیامبر نزدیک بود که در رسالت خطائی مرتکب گردد
بلکه می گوید که مکر و حیلۀ کافران آنقدر قدرتمند بود که گوئی نزدیک بود که
پیامبر را وادار کنند تا (برای پیشبرد رسالت الهی ناچار شود) چیزی بگوید
که افتراء بر خدا محسوب گردد.
ولی از آنجائیکه خدا پیامبر را
ثابت قدم نموده بود ، پیامبر علیرغم قدرت مکر و حیلۀ بسیار شدید کافران
ذره ائی هم به آنها متمایل نشد!
همچنین استغفار پیامبر اسلام از "
ذنب " بوده و نه از " اثم " . مفهوم " ذنب " عبارت است عواقب ناخوشآیند
اعمال و افعال . در حالیکه " اثم " عبارت از گناه و معصیت الهی است. همۀ
اعمال و افعال عواقبی دارد که بنا بر قانون عام حاکم بر جهان هستی بسوی
انسان بازگشت می نماید که آن را " معاد " می گویند. حال برخی اعمال و افعال
خوب هم می تواند عواقب ناخوشآیندی داشته باشد . مثلا نبوت و رسالت الهی
عواقب ناخوشآیند و سختی برای پیامبران داشته . اگرچه آن از بهترین و نیک
ترین کارها بوده است. اینجا استغفار پیامبر برای درخواست از خدا جهت سرپوش
گذاشتن و محافظت خود و قومش از عواقب تلخ نبوت و رسالت بوده است . بخصوص
اثر استغفار پیامبر به قومش بازمی گردد!
متاسفانه برخی مسلمانان قائل به عصمت تمام و کمال پیامبر اسلام نیستند و گاهی هم استناد غلط به برخی آیات قرآن می کنند. مانند آیات ذیل :
وَإِن كَادُوا لَيَفْتِنُونَكَ عَنِ الَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ لِتَفْتَرِيَ عَلَيْنَا غَيْرَهُ ۖ وَإِذًا لَّاتَّخَذُوكَ خَلِيلًا وَلَوْلَا أَن ثَبَّتْنَاكَ لَقَدْ كِدتَّ تَرْكَنُ إِلَيْهِمْ شَيْئًا قَلِيلًا
الاسراء - 73 الی 74
برخی از این آیات اینگونه فهمیده اند که گویا در پیامبر ضعف و لغزشی پدید آمده بود و داشت خطائی می کرد و یا حتی خطائی هم کرد ولی خدا مانع شد و آن را اصلاح کرد!!
اما این آیات نمی گویند که پیامبر نزدیک بود که در رسالت خطائی مرتکب گردد بلکه می گوید که مکر و حیلۀ کافران آنقدر قدرتمند بود که گوئی نزدیک بود که پیامبر را وادار کنند تا (برای پیشبرد رسالت الهی ناچار شود) چیزی بگوید که افتراء بر خدا محسوب گردد.
ولی از آنجائیکه خدا پیامبر را ثابت قدم نموده بود ، پیامبر علیرغم قدرت مکر و حیلۀ بسیار شدید کافران ذره ائی هم به آنها متمایل نشد!
همچنین استغفار پیامبر اسلام از " ذنب " بوده و نه از " اثم " . مفهوم " ذنب " عبارت است عواقب ناخوشآیند اعمال و افعال . در حالیکه " اثم " عبارت از گناه و معصیت الهی است. همۀ اعمال و افعال عواقبی دارد که بنا بر قانون عام حاکم بر جهان هستی بسوی انسان بازگشت می نماید که آن را " معاد " می گویند. حال برخی اعمال و افعال خوب هم می تواند عواقب ناخوشآیندی داشته باشد . مثلا نبوت و رسالت الهی عواقب ناخوشآیند و سختی برای پیامبران داشته . اگرچه آن از بهترین و نیک ترین کارها بوده است. اینجا استغفار پیامبر برای درخواست از خدا جهت سرپوش گذاشتن و محافظت خود و قومش از عواقب تلخ نبوت و رسالت بوده است . بخصوص اثر استغفار پیامبر به قومش بازمی گردد!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر